#غرور_و_عشق_و_غیرت_پارت_2
-پشت بی ام و خاکستریه
ترانه: نه آیناز خر نشی اونجا تنگه میزنی ماشین به این جیگری رو داغون میکنی
-همه که مثل تو دست فرمونشون افتضاح نیست عزیزمممممممم
ترانه یک چشم غره ای از آینه واسم اومد که خندم گرفت آخه این تران خانوم تا حالا
امکان نداشته ماشین و ببره سالم برگردونه
هستی: راست میگه تران، یادت رفته دفعه پیش ماشین زن عمو رو داغون کردی حالا
داغون کردی به درک زدی به یک بنزه سان روف هم آبروی خودت وبردی هم زن عمو
مجبوره از بیمش استفاده کنه.
ترانه داشت حرص میخورد ، از ماشین پیاده شد دستشو گذاشت روی شیشه طرف
هستی:
بار آخرتون باشه از دست فرمون من ایراد میگیرین به طرف هستی برگشت و گفت:
و شما هستی خانوم خیرات سرت دختر عمومی به جای اینکه پشتم باشی همش
واسم سوسه میای دفعه دیگه به قول نازنین)خواهرم( یک اجیکسو میام حساب کار
دستت بیاد.
بعد نیش خندی زد رفت اون طرف خیابون من و هستی یک نگاه به هم کردیم:
وا این چرا پاچه گرفت؟- هستی شونه ای بالا انداخت:
آخه بعد اون تصادف دیگه عموم بهش ماشین نداد حرصش گرفته
خنده ای کردم ماشین و از دوبله در آوردم رفتم سمت بینوه یک نگاه بهش انداختم
کسی توش نبود کاش بود میگفتم یکم جلو تر بره
موازی با بینوه جیگره واستادم دنده عقب گرفتم رفتم تو پارک یکم جلو عقب کردم
قشنگ مماس با جدول پارک کردم.
ترانه یک نگاه بهم کرد و گفت:
میگم آیناز تو هیچیت واز مامانت به ارث نبردی نه چشای به خوشگلی مامانت نه
اخلاقه درست حسابی نه سفیدی مامیت باز خوبه پارک دوبله و دست فرمونت و از
مامیت دست و پا شکسته به ارث بردی وگرنه شک می کردم افسانه جون مامیت
باشه.
داشتم میترکیدم دختره ی پروو گوشش و گرفتم یکم تابوندم تو چه زری زدی
عزیزممممم؟
romangram.com | @romangram_com