#گندم_پارت_92
بعد یه سلقمه زد به گندم که پهلوی ماواستاده بود وداشت به من نگاه می کرد وگفت:
-بازی بچه قلوه کن شده!می بینی؟
گندم دوباره زدزیر گریه به کامیاراشاره کردم که کاریش نداشته باشه توهمین موقع دکتراومدوسلام کرد وماهام جوابش رودادیم ویه نگاهی به زخم من کردوگفت:
-پرستارگفت بازی می کردین سراسباب بازی رفته توبازوی این ا قا!درسته؟
کامیار-آره دکترجون سرش وامونده خیلی تیز بود!
دکتر خنده ای کرد وگفت:
-حتما اسباب بازی خطرناکی بوده؟
کامیار-بعله.
دکتر-حالا اسباب بازی چی بوده؟
کامیار-کاردآشپزخونه!
دکتر-کی باهاش بازی میکرده؟
کامیار-یه لات چاقوکش بی تجربه تازه کار.
دکتر-امان ازاین تازه کارا.
کامیار-که هرچی می کشیم ازدست اینا میکشیم دکترجون کارت روبکن!بچه ازدست رفت!
romangram.com | @romangram_com