#گندم_پارت_33
-اصلا توهیچ قانونی این مسئله نیومده که بخواد جرم باشه یا نباشه؟
کامیار-تروخدا؟پس من بیخودی انقدرتاحالا می ترسیدم!
-اگه فکرمی کنی که من دارم بهت دروغ می گم بروازیه وکیل بپرس!
کامیار-نه!من حرف ترو قبول دارم توآدمی نیستی که بیخودی چیزی رو بگی ازاون گذشته توهم رفیقمی وهم پسرعموم دیگه دلت واسه من ازوکیل که بیشترمی سوزه!مگه نه؟
-خب آره معلومه!
کامیار-اصلا من تاحالاازتو دروغ نشنیدم که این دومیش باشه!
-من اصلا ازدروغ بدم می آد
کامیار-می دونم میشناسمت!
-اماکامیاربرای اینکه بهت دروغ نگفته باشم ته دلم یه خرده می ترسم!
کامیار-ترس واسه چی؟حالام که قانونم پشت مونه!
-آخه می ترسم یکی دیده باشه تم!
کامیار-اِ..!مگه کسی اونجابود؟
-نه!فکرنکنم!
کامیار-خب اول حواست روجمع می کردی واین ورواون ور رو نگاه می کردی بعد!
romangram.com | @romangram_com