#فقط_من_فقط_تو_پارت_7

-همیشه اینقدر بداخلاقی؟

نگاهی بهش انداختم و گفتم:

-آره..اکثرا مخصوصا با دخترای بلوند

قشنگ قهوه ای شد برای همین دیگه چیزی نگفت..یه بوتیک مانتو و جین و خلاصه لباس.دو تا دختر حدود شانزده هفده ساله با خنده وارد شدن..با دیدنم یکیشون زد به پهلوی اون یکی ...الحق هم اونقدر خوش قیافه بودم که دخترای حداقل این سنی ازم خوششون بیاد..یکیشون گفت:

-سلام آقا ببخشید جین یخی میخواستم..

به اون دختره که هنوز اسمشو نمی دونستم اشاره کردم بیا،گفت:

-چی میخواستی عزیزم؟

دخترا اخمی کردن و گفتن:

-جین یخی

خب به من چه..من که جاهاشون رو نمیدونستم..همچین اخمی کرده بودن که اگه جلوی خودمو نمی گرفتم از خنده می ترکیدم!!یکیشون انتخاب کرد و به اون یکی گفت:

-سایه کیفمو بگیر من برم پرو

نتونستم جلوی خودمو بگیرم و زدم زیر خنده،دختره که میخواست بره شلوارو پرو کنه انگار خیلی رو داشت برگشت و گفت:

romangram.com | @romangram_com