#فقط_من_فقط_تو_پارت_64


-ناقلا چه قراری؟اسمش چیه؟

خندیدم و گفتم:

-اونطور که جنابعالی فکر می کنی نیس..اسمش هم رضاست..

-باشه برو..تا من ببینم چکار می تونم بکنم..

-موفق باشی

از خونه زدم بیرون و به سمت کافی شاپی که با رضا یکی از بچه های دانشگاه قرار داشتم رفتم..قرار بود با هم دیگه آموزشگاه موسیقی بزنیم..البته بعد از این که مدرکمون رو گرفتیم..

در کافی شاپ رو باز کردم که با دیدن رضا که برام دست تکون داد به سمتش رفتم..

نمی دونم این خز بازیای چیه جلو ملت انجام میده..

رفتم سرجام نشستم که نگاه سنگینی رو روی خودم حس کردم...سعی کردم منبع نگاه رو پیدا کنم و البته بعد از پنج مین موفق شدم..

بله...

منبع نگاه شیدا خانم بود..


romangram.com | @romangram_com