#ازدواج_به_سبک_کنکوری_پارت_63


سارا: نه قربونت بای بای.

- بای

بیخیال درس شدم و تونیک سبز رنگم که به بالای زانوم می رسید رو پوشیدم. شلوار سفیدم رو پوشیدم و با یه شال به همون رنگ تیپم رو کامل کردم.از اتاقم بیرون می رفتم که پدرام و رضایی رو دیدم که به طرف اتاقم می اومدن.

- داداشی کاریم داشتی؟

پدرام: من چیکار به کار تو دارم؟ میرم اتاق خودم ولی آریان میاد تااشکالاتت رو رفع کنه. دفترکتابت رو آماده کردی؟

دهنم باز به اندازه اسب آبی باز شد.

- اشکالاتم رو؟کدوما رو؟

رضایی: پریناز خانم همونایی که جلسه آخر ازم پرسیدید و وقت نشد بگم دیگه ...


romangram.com | @romangram_com