#ازدواج_به_سبک_کنکوری_پارت_4
- من و تو الان نباید دنبال حرف دیگران باشیم سارا ... ما سال دومیه که می خوایم واسه کنکور بخونیم. آنیتا و دوستاش رو که میبینی دو سال از ما کوچیکترن. همین حالاهم خیلی زود به فکر کلاس کنکورافتادن. به نظر من که سال دوم زوده ولی ما قضیه مون فرق داره امسال باید واقعا کلاسایی رو انتخاب کنیم که به دردمون بخوره و بعد پشیمون نشیم.
سارا: پرینـاز من میگم دو تا از همایشای دیگه شم بیایم اگه از روشش خوشمون اومد ثبت نام می کنیم.
- به نظرت دو سال سابقه کار کم نیست؟
سارا: حالا اون محمودیان که این همه سابقه داشت واستاد پروازی بود خیلی خوب درس می داد؟ تو همایشش اونقدر افتضاح درس داد حالا تو ببین سرکلاسش چطور درس میده دیگه!
- باشه پس هر وقت خواستی بری منم خبر کن.
با صدای بوق ماشین سولماز بحثمون رو قطع کردیم و سوار شدیم . تو راه سارا همش داشت مسخره بازی در می آورد و کلی خندیدیم. منم دختر شوخی بودم ولی امسال چون اون رشته ای که می خواستم قبول نشدم اصلا دیگه هیچ حوصله ای واسه شوخی و خنده نداشتم. می خواستم این یه سال واقعا همه ی تلاشمو واسه هدفم بکنم.
سارا: پری نظر تو چیه؟
گیج به سارا نگاه کردم و گفتم:
- چی گفتی؟ معذرت حواسم جای دیگه ای بود.
romangram.com | @romangram_com