#ازدواج_به_سبک_کنکوری_پارت_235


پدرجون: آخه بچه من به اینا بگم بذارید روز تولد پسر من عروسی رو؟

آریان: باباجان میگم پری خودش بهم گفت. دوست داره روز تولد من، عروسیمون رو جشن بگیریم.

عجب مارمولکی بود این آریان. یکم دیگه بیشتر می موندم پدرجون راضی می شد با جیغ گفتم:

- آریــان من کی همچین حرفی زدم که خودم خبر ندارم؟

با صدای جیغ جیغی من عمه و مامان به طرفم برگشتن که پدر جون با صدای بلند خندید و گفت:

- امان از دست این جوونا.

مثلا می خواست بحث رو عوض کنه اما گند زد.

عمه: چی شده خان داداش؟


romangram.com | @romangram_com