#ازدواج_به_سبک_کنکوری_پارت_228

به طرفش برگشتم و گفتم:

- مرسی خودم میرم.

خیر سرم می خواستم یکم نازمو بکشه اما با لبخند بدجنسی گفت:

- باشه منم دارم میام خونه شما. می بینمت عشقم.

دستش رو واسم تکون داد.

با این حرفش گفتم:

- هیــش. حالا چون اصرار می کنی سوار می شم.

و با هم سوار ماشین شدیم.

آریان آهنگ شادی گذاشت و حسابی خر کیف بود. همیشه با توجه به حالتی که داشت آهنگ می گذاشت. لبخندی زدم و گفتم:

romangram.com | @romangram_com