#ازدواج_به_سبک_کنکوری_پارت_226
مامان: بعله دیگه همه چیزو گفت.
- یعنی امشب میاد؟
مامان: اره دیگه چی باید می گفتم؟
سریع رفتم تو اتاقم ولباسام رو پوشیدم و به طرف آموزشگاه راه افتادم. با آریان با هم رسیدیم. با لبخند برگشت سمتم و گفت:
- سلام عزیزم.
- آریان تو روخدا اون طوری نخند که دلم می خواد دوطرف لبت رو بگیرم تا آخر جر بدم.
آریان دستاشو رو هم زد و گفت:
- وا خدا مرگم بده چه بد اخلاق! چته؟
- تو راحتی؟ واسه خودت میبری و می دوزی اصلا نظر من بدبخت واست مهمه؟
romangram.com | @romangram_com