#ازدواج_به_سبک_کنکوری_پارت_208

- خدایا جلو آدم شوهر ضایع مون نکن. الهی آمین.

- غلط می کنی الکی بگی مسلمونم مسلمونم.

- ندا تو باز اومدی رو مخ من رژه بری ها. حالا چهار تا دونه قر واسه دل شوهرمون بدیم بده؟ اونم بخاطراینکه نره با زنای دیگه قر بده.

ندای درونم از جواب کوبنده م خفه شد. به صحنه رقص رسیدیم. آریان دستش رو به دور کمرم حلقه کرد. یه نگاه به اطراف کردم. دخترا دستشون رو شونه طرف مقابلشون بود. یا خدا ... حالا دیگه از آریان و این همه نزدیکی خجالت می کشیدم. دستم رو مشت کردم. از استرس عرق کرده بود. آریان که دید هیچ حرکتی نمی کنم دستم رو بالا آورد. روش بوسه ای زد و سر شونه اش گذاشت.

واسه اینکه صورتشو نبینم و بیشتر خجالت نکشم سرم رو به سمت بازوش بردم. با هم دیگه تکون می خوردیم. معلوم بود اون بلده ولی الان اونقدر آهنگ ملایم بود که بیشتر از این حرکت می کرد هم جالب نمی شد. آروم تو گوشم گفت:

- ببخش خانومم. نمی خواستم امشب اینطوری بشه.

- آریان

آریان: جونم

- من از ...

romangram.com | @romangram_com