#ازدواج_به_سبک_کنکوری_پارت_179


- خو موخواستم گربه رو دم حجله بکشم ...

آریان که خنده ش گرفته بود دیگه دسته گل رو به دستم داد و در ماشین رو باز کرد تا سوار شم.

آریان: بفرمایید مادمازل وحشی!

جوابی واسش نداشتم واسه همون شروع کردم به گاز گرفتن لبم. همیشه وقتی کم می آوردم اینکارو می کردم.

آریان سوار ماشین شد و ماشین رو به حرکت در آورد.

آریان: بسه دیگه لبتو له کردی حالا فکر می کنن من ندید بدیدم کار منه

این بار دیگه از خجالت سرخ شدم. بحثو عوض کرد و گفت:

- راستی تو چرا همراهت کسیو نیاوردی؟


romangram.com | @romangram_com