#ازدواج_به_سبک_کنکوری_پارت_146

- یکم دیرم میشه.

آریان: خب با مادرت تماس بگیر بگو یکم دیرتر می رسی خونه.

هول کرده بودم. اصلا دلم نمی خواست باهاش برم. از استرس دستام سرد شده بود واسه همین گفتم:

- آخه می دونید شارژ گوشیم تموم شده. بذارید واسه یه موقع دیگه ...

گوشیش رو به طرفم گرفت و با لبخندی که رو لبش بود گفت:

- بهونه نیار. اینم گوشی ... من قول میدم اگه جوابت منفی بود دیگه مزاحمت نشم.

واسه اینکه تابلو بازی نشه گوشی رو ازش گرفتم و شماره خونه رو گرفتم.

مامان: الو؟

- سلام مامان

romangram.com | @romangram_com