#ازدواج_به_سبک_کنکوری_پارت_105
استاد: درست میگم خانم گرامی؟
- بله استاد درسته.
باز صدای خنده تو سالن پیچید. برگشتم سمت سوگل که دیدم از بس خندیده قرمز شده. با قیافه ای که الان بیشتر شبیه به علامت سوال شده بود به استاد خیره شدم که استاد با لبخندی که رو لبش بود گفت:
- بچه ها خسته نباشید واسه امروزکافیه.
بچه ها کم کم سالن رو تخلیه کردن. سوگل هنوز با خنده وسایلش رو جمع می کرد.
- سوگل من باز چه سوتی دادم؟
سوگل: برو بابا آبرومون رو بردی. معلوم نیست تو فکر کیه؟ بابا تو که نیاز به کار نداری چرا انقدر پیشنهاد آریان فکرتو مشغول کرده؟
- فکرم پیش اون نبود. اینا رو ولش کن استاد چی بهم گفت که همه خندیدن باز؟
romangram.com | @romangram_com