#ازدواج_به_سبک_اجباری_پارت_74

بله

سلام

علیک

ببین خانم بزرگ تا نیم ساعت دیگه اونجاست داره میاد برای چند وقت بمونه

وای چطور بی خبر؟ اصلا چرا می خواد بیاد؟

می خواد ما رو غافلگیر کنه بعدم چند وقت بمونه ببینه میونه ما چجوریه

باشه باشه سریع درستش می کنم

ممنون.خدانگهدار

بای

سریع بدون اینکه لباس خوابمو عوض کنم یا دست و صورتمو بشورم رفتم تو اتاق علی،تمام لباسا و وسایلشو انتقال دادم اتاق خودم آخه خیر سرمون زن و شوهر بودیم.

اون برنامه ریزی هم پاره کردم انداختم دور ، اون اتاقم مثل اتاق مهمان درست کردم.

لباسمو تند عوض کردم و یه تی شرت و شلوارک پوشیدم،صورتمم صفا دادم.

از حساسیت خانم بزرگ روی آشپزی خبر داشتم و می دونستم اگه بفهمه غذا رو کاگر درست می کنه عصبانی میشه چون اعتقاد داره غذای خونه رو زن باید با عشق برای شوهرش درست کنه.

یادمه فریبا هم همین مشکلو داشت و جلوی خانم بزرگ خیلی ظاهرسازی می کرد.

ساعت 12:30 ظهر بود،رفتم تو آشپزخونه و به طوبی گفتم:

romangram.com | @romangram_com