#ازدواج_به_سبک_اجباری_پارت_41


اخراج نشدم

پس چی؟

اونا برای همیشه رفتن خارج از کشور

خیلی خب طوبی من هیچ کاری بلد نیستم تازه هم ازدواج کردم دیگه فک کنم خودت وظایف خودتو بدونی

با تعجب گفت:یعنی چی؟مگه میشه هیچ کاری بلد نباشین

این موضوع به تو هیچ ربطی پیدا نمی کنه

خیلی نارات شد ولی با این حال گفت:بله خانم

خب ساعت کاریت از 9 صبح میای منم بیدار نمی کنی تا 5 عصر مشکلی نداری؟

نه خانم مشکلی ندارم

خیلی خب الانم بشین تا همسرم بیاد و باقی صحبت ها رو باهات بکنه

چشم

از جام بلند شدم و از پله ها رفتم بالا ،در اتاقشو یه دفه باز کردم متعجب سرجاش خشکش زده و تی شرتش تو دستش خشک شده بود،موهاشم خیس بود پس حموم بود.ای جونم چه هیکل جیگری داره!!!!!!!!

یه دفه سریع بلوزشو پوشید و بااخم و عصبانیت گفت:به شما یاد ندادن قبل از ورود به هر جا در بزنید

نچ یاد ندادن


romangram.com | @romangram_com