#ازدواج_به_سبک_اجباری_پارت_29


باشه می رم توام زودتر بیا پایین علی اومده دنبالت

واسه چی؟

باید برید واسه آزمایش و خرید عقد

اکی

فریبا که رفت پریدم تو حموم،آخه هنوز آرایش دیشبم رو صورتم مونده بود.بعد یه دوش 5 دقیقه ای سریع پنکک و خط چشم همیشگیم رو زدم و یه رژ صورتی به لبام کشیدم.

شلوار لی آبی کاربنی با مانتو سفید تنگ و کوتاهم رو پوشیدم، موهامم از پشت با کلیپس بزرگ جمع کردم و جلوی موهامم اتو کشیدم و یه وری تو صورتم ریختم،روسری آبی طرحدار از این ریشه دار بزرگا که جدیدا مد شده بود رو سرم کردم و خیلی شل گره زدم.کفش سفید پاشنه 10 سانتیم رو پام کردم و کیف ستشم انداختم روی دوشم و رفتم پایین.

برادر علی سر به زیر و آقامنشانه روی مبل نشسته بود،با صدای کفشای من سرشو بالا گرفت،با دیدن من از جاش بلند شد و گفت:

سلام علیکم

خواهر

چی؟

می گم خواهرشو جا انداختی

بله خواهر

بریم؟

بریم


romangram.com | @romangram_com