#استراتگوس_مرگ_پارت_18
- من رو میبینی؟!
پسرک با تمسخر گفت:
- نه دارم با خودم صحبت میکنم، شما به راهتون ادامه بدید.
هورزاد اخمی کرد و گفت:
- این طرفها خیار هست؟
پسر با ابروهای بالارفته که نشان از تعجبش بود گفت:
- نه، چهطور؟!
هورزاد نیشخندی زد و گفت:
- آخه دیدم داری زیادی نمک میریزی، گفتم شاید این طرفها خیار هست میخوای خیار بخوری.
پسر بلند زد زیر خنده و گفت:
- گلوله نمک کی بودی تو؟
هورزاد نیز خندهاش گرفته بود؛ اما برای غمی که داشت، خندهاش را قورت داد و با اخم گفت:
romangram.com | @romangram_com