#عشقی_برای_کشتن_پارت_11

_:گل رز؟...اینقدر شیرین زبونی نکن...اصلا به چهرت نمیاد.
سهیل:ازروی چهره من چه چیزایی رو فهمیدید...کاش زندگیناممو میخوندین که کار من راحت بشه.
_:در این مورد متاسفم.

سهیل و رز تلفنی صحبت کردن وبعد از یه ماه تازه با هم تو یه پارک قرار گذاشتن.
از نظر رز سهیل پسر خوبی بود وخوش چهره بود، خوشم چهره خوبی داشت وشیک پوش بود
رز زودتر از سهیل رسیده بودو یک دقیقه بعد هم سهیل رسید.
سهیل:سلام! معزرت میخوام که دیر کردم.
رز لبخندی زدو گفت:اشکالی نداره. سهیل داشت چپ چپ نگاش میکرد.
رز:چیه؟. _:هیچی!...فقط وقتی لبخند میزنی خیلی زیبا میشی.
رز:بسه دیگه...این حرفا رو از کجا میاری؟. _اینا حرفای عشقه..

romangram.com | @romangram_com