#عشقی_از_جنس_اجبار_پارت_95
_جونم ؟چیشد ابجی؟
_مرخص نشدم؟؟
_چرا ؟بیدارت کردیم بری خونه اقاجون
_میخوام برم خونه خودم
رضا با اخم_با این حالت؟
لبخندی زدمو گفتم_خوبم بخداااا..میخوام برم خونه...منو ببر خونم...
رضا_اما...
_جون من؟
رضا کلافه پوفی کرد گفت_بیجور ...جون خودشو قسم میخوره نمیتونم هیچی بگمااا
اروم خندیدم که گونمو محکم.بوس کرد گفت_اوچااان خندشو نیگا ننه .....
رضا کارای ترخیصمو انجام داد سوار جنسیسش شدیم...
رضا_نیومد پیشت ن؟
_کی؟
_ارمیا...نیومد نه؟
با بغض گفتم _نه...مگه براش مهممم
رضا پوزخندی زد گفت_پسره عوضی
اشکم چکید رو گونم_نگـو..نگو بهش
romangram.com | @romangram_com