#عشقی_از_جنس_اجبار_پارت_46


با همون چشای بسته از اتاق بیرون اومدم

ارمیا_در نیاوردی که؟

_زیبش پشته کرفتی گرفته .....اه

ارمیا زیر لب یه چیز گفت اومد پشتم ایستاد شروع کرد باز کرد زیب لباس

اه چ طولش میده _چرا طولش میدی؟باز کن دیگه

ارمیا_باز نمیشه گیر کرده

با حالت زاری گفتم _ینی چی؟

ارمیا منو نشوند رو تخت خودشم پشتم نشست شروع کرد ور رفتن با زیب

سرشو اورد جلو که با دندون یکم زیبه رو جا بجا کنه که لباش ب پشتم خورد که لرزیدم

نمیدونم چی شد که سرم افتاد رو سینش چشام بسته شد

صبح با صدای گوشیم از خواب بلند شدم و....

به بغل دستم نگاه کردم ارمیا نبود خیز برداشتم سمت میز کنار تخت و گوشیمو برداشتم نگاه کردم عشقمن که کسی بعنوان عشقم تو موبایلم نبود

جواب دادم که صدای جیغ کیمیا اومد_سلام سلام صد تا سلام خوفی؟خوشی؟نی نی هات خوبن؟

_اییی درد باز تو رفتی سر گوشیم اسما رو دستکاری کردی؟!

کیمیا_خوب کردم .،اسم منو تو گوشیت شیطونک سیویده بودی؟....اخه من کجام شیطونه به این...گلی ...ماهی... نازی..و از همه مهمتر مظلومی

_زرشک ....خیلی مظلومی

کیمیا_اه غزال خفه شو نمیزاری حرفمو بزنم که

romangram.com | @romangram_com