#عشقی_از_جنس_اجبار_پارت_39
بابیحوصلگی گفتم_حال ندارم
رضا_چیشیو حال ندارم پاشو با داداشت برقص سریع
کیمیا یه چشم غره به رضا رفت
کیمیا_خف شو اول با من
رضا و کیمیا کل کل میکردن که یکی دستمو گرفتو کشوند تو جمعیت با ورود من غلغله ای به پا شد
عرفان_حال کردی؟خخخ فکر کردن میتونن زن داداشمو ازم بگیرن برقص خوشگل داداشی
_میدونستی از داداشم برام عزیز تری؟
عرفان_اره جیگر داداشی اره
چه مهربونه عرفان برعکی ارمیاس اون اخموهه ولی عرفان خندون مهربون خیلی گله خیلی
کلی باهمه رقصیدم درسته ازدواجم اجباریه ولی لاقل عروس که شدم
دیجی _خب حالا نوبت رقص ساقدوشای ماست
همه تو جامون نشستیم کیمیا السا رفتن وسط عرفان و رضا هم پشتشون اهنگ ای جوونم بود اول کیمیا السا با رقص میرفتن جلوی عرفان و رضا بعد اون دوتام باهاشون شروع میکردن رقصیدن
بعضی جاها مجبور میشدم دو به دو شن که رضا با السا بود و عرفان با کیمیا محشر بود
خیلی عالی میرقصین هماهنگ
منو کیمیا و السا باهم کلاس رقص میرفتیم البت من دستیار مربی بودم و گاهی اوقات ب دیگرون تمرین میدادم ولی السا کیمیام خیلی توپ میرقصیدن
رقصشون که تموم شد براشون دست زدیم باحرفی که دیجی زد هنگیدم
romangram.com | @romangram_com