#عشق_تو_پناه_من_پارت_51
-نرجسی نمیخوای جوابمو بدی؟
-چه جوابی؟
-تکلیفه من چیه؟هنوز منو نشناختی؟
تصمیمو گرفته بودم...میخواستم امروز بگم بهش...ولی هنوزم یه ترسی تو وجودم بود.
-چرا شناختم ولی...
-ولی چی؟
سرمو انداختم پایین
-خانوادت چی؟
ترمز کرد پشته چراغ قرمز بودیم.
-نرجس من بدونم تو هستی...با جدیت به مامان بابام میگم وراضیشون میکنم...فقط تو بگو هستی!!!
-میشه یکم دیگه فکرکنم.
دست کشید تو موهاشو کلافه گفت
-من طاقتم تموم شده.
برگشتم سمتش
romangram.com | @romangram_com