#عشق_یا_کیسه_بوکس_پارت_27


_از اینجا رفتن اقا

_ببخشید خانم شما ادرس یا شماره تلفنی ازشون ندارین

_نه اقا ولی شاید اکبر اقا داشته باشن

_میتونم با ایشون صحبت کنم

_نمیدونم والا اکبر اقا

سرایدارمون هستن الان باهاش تماس میگیرم بیاد خدمتتون _بله ازتون متشکرم خانم

_خواهش میکنم جناب

یه پنج دقیقه گذشت که در باز شد و پیرمردی اومد بیرون خودمو بهش رسوندم _سلام شما اکبر اقا هستین

_بله خودم هستن بفرمایید

_ببنید اقا من دنبال شخصی به اسم ایرج یوسفی هستم که قبلا اینجا زندگی میکردن

_بله متوجه هستم اقا ایرج یه دو سالی هست اینجا رو فروختن

_ببخشید شما ازشون ادرس یا شماره تلفی ندارین

_ادرس که نه ولی فکر کنم یه شماره از خونه پدرش داشته باشم با شنیدن این حرف یه روزنه نور داخل دلم روشن شد _اگه میشه این شماره رو بهم بدین ممنونتون میشم

_بله یکم صبر کنید

گوشی نوکیا قدیمی رو از جیبش در اورد یکم داخل اسامی گشت _اهان اینا خودشه .....323

romangram.com | @romangram_com