#عشق_شيطون_من_پارت_66


الان با چی برم خونه

از روزمین بلندشدم و لباسمو تکوندم و رفتم توخونه

مانی جون:چی شد روناکی چیکارکرده بودی روهام اینقدر آتیشی بود

خبرنداری مانی جون

_هیچی ی شوخیه ساده بود

مانی جون خندیدوگفت:بروشیطون اول بروخونه لباساتو تمیز کنآسرمو براش تکون دادم و رفتم توحیاط ۲ دیقه بعد روهام اومد جوووووون چه تیپی نخورنت شفتالو ی شلوار کتان سرمه پاش بود با تیشرت سفید سوار سانتافش شد که منم سوارشدم و رفت به سمت خونه ما





اووووووف هیچوقت فکرنمیکردم روهام اینقدرشیطون باشه ودرعین حال مغرور توکله راه ی کلمه هم حرف نزد جلو دره خونه ترمز زد نمیدونم چرا اینقدردوس داشتم سر به سرش بزارم از ماشین پیاده شدم و گفتم:ببخشیدد پول خورد ندارم

ایییییی آفتاب پرستو ببینا چه سریع رنگ عوض میکنه

romangram.com | @romangram_com