رمان عشق شيطون من

#عشق_شيطون_من_پارت_64


روهام:روناااااااک بدبختت میکنم😡

همونجور که میدوییدم بدونه اینکه پشتمونگاه کنم گفتم:روهام در خواب بیند پنبه دانههههه😂

ی جا رفتم از روی حوض بپرم که پام گیر کرد و افتادم رو چمنا وی دستم آی پام آییییییی عزرائیل اومددددددددد روهام رفت ایست کنه که پاش رفت روگلا و پرت شد رو من احساسم میگه صدای خورد شدن استخونامو شنیدم آی کمرم آی ستون فقراتم

_هووووی گوریل بلندشو ازرو من فکرکردی بار بی عییی بلندشو هرکول له شدم

چشاشو شیطون کردوگفت:نگفتم تلافی میکنم

صورتش نیم متریه صورتم بود نفسای گرمش میخورد تو صورتم و حالمو ازاین رو به اون رومیکرد خیره شدم توچشای عسلیش اونم توی چشای وزغیه من خیره بود اصن صحنه رو داشتی😂

روهام:الان وقت تلافیه فک کنم😌

_توخواب ببینی جوجه تیغی بلندشو ازرومن شکستم فک کرده خیلی قلمع

صورتشو بیطتر نزدیکم کرد

روهام:هنوزم زبونت درازه هاااا👅

romangram.com | @romangram_com