#عشق_شيطون_من_پارت_3


حالاولش کن بیخیال این فکرا بزار یه جای پارک پیداکنم ماشینو بپارکم که الان استاده عزیزمان ازکلاس بشوتتم بیرون آهان پیداکردم برم عروسکو پارک کنم که خیلی دیگه دیرشد..

ماشینو پارک کردم سریع پریدم بیرون ریموتو زدم دویدم سمت آموزشگاه خدامیدونه توراه به چندنفر تنه زدم تارسیدم در کلاس من کلن دختر رعوفی هستما اما بادره این کلاس آموزشگا مشکل دارم بالگد رفتم بزنم به درکه در باز شد و صدای آخ ی نفر اومد یاعلی باز گندزدممممم سرمو آوردم بالا و به پسری که رو به روم بود لبخند زدم ازاین لبخند بزرگاها ازینا که هرخریوالاغ میکنه پسره بااخم نگام میکرد حالا که اینطوره اصن حقت بودمیخواسی دروبازنکنی والا به خدا تقصیرخودش بود از چشم برادری که بهش نگاه میکنم شوهرخوبی میشع براما البته توجه داشته باشین چشم برادری

پسره:خانم این چه طرزشه مگه اینجا کاروانسراس

نه عزیزم طویلس توام گوسفندی

من:جناب مزاحم منم شدی اونوقت زبونتم درازه آی مردم بشتابیدکه عامل فساد در جامعه رو پیداکردم... بیچاره پسره چشماش شده بود اندازه نعلبکی دهنشم رسیده بود به کفه سالن ومن همچنان جیغو دادمیکردم استادو بچه هام پشت پسره جمع شده بودن و بادهنای باز نگام میکردن آخر پسره به خودش اومدو کم کم سرخ شدو رگ گردنش متورم شد یهو دادزد :چته خانوم آموزشگاهو گذاشتی روسرت من چیکار به شما دارم شما یهو درو بازکردین مثل یابو جفتک انداختین پای منه بدبختو داغون کردین تازه طلبکارم هستین خوبه والا چه دوره زمونه ای شده دختره پرووووو

بعدم یه پشت چشم واسم رفت راشوکشید رفت و من همچنان بادهان باز به روبه روخیره شده بودم

این الان یابورو بامن بود مرتیکه غزمیت بزنم فکشو بیارم پایین چنااار😡 ی نگاه به ایل گوسفندیعنی آدمای باشخصیتی که جلوم بودن انداختم خوب روناک خانم برو یعنی کودحیوانی بریز تو سرت چهرمومثل گربه شرک کردم البته بیشترشبیه خوده شرک شدا باصدامظلومی گفتم:باباپسره خوددرگیربود مظلوم گیرآورده بود میبینین شفاندادن همینه دیگه خداایناروگذاشته مابخندیم شیطونه میگفت جوری بزنش که بشه دلیل اپیلاسیون کردنه دختراهااااا حیف حیف ی دفعه موقعیتم یادم اومد به چهره های کبوده کسایی که رو به روم بودن ی نگاه کردم هعییییی خدا یعنی انگیزت از آفریدن من چی بووووود

من:بخندین راحت باشین بخندین بابا دنبادوروزه سیرک بود دیگه فقط آقامیمونمون قهرکرد

ی دفعه شلیک خنده ها رفت هوا

استاد به همه گفت برن داخل منم که حرف گوش کن مثل ماست موسیر کلمو انداختم پایین و رفتم داخل.. یهو استاد گفت خانوم تهرانی کجا گفتم اوا استاد الان گفتین بریم داخل دیگه دارم میرم داخل تابیش از این وقت کلاس گرفته نشه بده ازدرس عقب میافتیم کنکورو خراب میکنیمااااا

romangram.com | @romangram_com