#عشق_کیلویی_چند_پارت_2
هیلا: نفهمیدم چی گفتی ؟تو به من توهین کردی ؟ تو خیلی غلط کردی خیلی بیجا کردی فکر کردی کی هستی که با من اینطوری حرف می زنی
فرسام اروم اروم جلو اومد هیلا با گستاخی تمام توی چشماش زل زد اصلا حاضر نبود کم بیاره
یکدفعه تق چی بود؟ ای سیلی که فرسام به هیلا زد
هیلا از شدت عصبانیت می لرزید
منو تیسا عصبانی اومدیم جلو
تیسا: هوی اقاهه فکر کردی کی هستی برد پیت یا جاستین بیبر خیلی خودتا دسته بالا گرفتی تو هیچی نیستی حالا هم راه بیوفت بریم کلانتری برا چی زدیش مگه ازار داری هان؟؟؟؟؟؟
شروین : برای چی بیایم کلانتری تو کی هستی که به ما دستور می دی
خوب حالا داستان جالب شد سه تا سرگرد هیلا من تیسا کارتامونو در اوردیم چشم پسرا شد قد ماهیتابه هیلا که از شک در اومد از این فرصت استفاده کرد قبل از اینکه کسی جلوشو بگیره رفت جلو فرسام تق تق تق سه تا سیلیه محکم و شق تو دهنی بود که به فرسام زد اوه اوه اوضاع خطری بود همه توی شک کار هیلا بودیم
رها سریع اومد جلو هیلا رو کشید کنار تیسا اومد جلو پسرا رو به سمت در خروجی راهنمایی کرد و گفت: بفرمایید کلانتری
شهریار اومد جلو گفت : حتما باش تا بیایم
تیسا چنان دادی زد که بیمارستان به لرزه در اومد تیسا : خفه شو بییییییییرون
پسرا اومدن بیرون دخترا رو به پسرا هر کدوم بیاین تو ماشینه یکی از ما همه پسرا رفتن نشستن
فرسام
وای که چقدر عصبانی شدم دختر به این گستاخی تو عمرم ندیدم عجب زوری داشت دهنم پر خون شد اه اه
همه رفتن سوار شدن فقط ماشینه هیلا خالی بود وای نه عجب گرفتاری شدیم امروز ، اصلا خر ما از کره گی دم نداشت
آپاما
romangram.com | @romangram_com