#عشق_در_وقت_اضافه_پارت_2


صدایی که از آن طرف خط آمد به زبان فارسی حرف می زد.

-سلام دخترم خوبی؟ خوش می گذره؟

یکی از آن لبخندهای محو گوشه ی لبش نشست و جواب داد:

-سلام پدر ممنون خوبم شما خوبین؟

فارسی را با لهجه حرف می زد و خودش می دانست که نباید زبان مادریش را اینطور حرف بزند.

-آره مرسی. چه خبر؟ چه کارا می کنی؟

-هیچ امروز کورس (امتحان آخر آلمانی ها) بود. هفته ی دیگر کارنامه می دهند و ماه دیگر باید بروم دانشگاه. راستی پدر برای دانشگاه پول می خواهد باید برایم بفرستید.

از طرف دبیرستان به او گفته بودند تمام خرج خوراک و پوشاک و تحصیلاتش را می دهند در عوض بعد از درسش باید به مدت 6سال برای آلمان کار می کرد و او نمی خواست بیشتر از این در این کشور با این همه سردی چه از لحاظ آدم ها و چه از لحاظ آب و هوا زندگی کند.

-یعنی چقدر؟

پدرش بود که این سوال را پرسیده بود.

-ماهی حدوداً 3300 یورو.

-اووو این همه چه خبره؟

-قانون این کشوره.


romangram.com | @romangram_com