#عشق_در_قلمرو_من_پارت_104


سریع گوشیم رو در اوردم و شماره ی نریمان رو گرفتم.

با بوق دوم برداشت.

-بله رئیس ؟

-امروز رأس ساعت نه صبح همه پایگاه.

-اما ر...

-اما نداره همین که گفتم .

-چشم.

-می تونی بری ، خداحافظ.

-خداحافظ.

به اتاق ناتان رفتم .

روی تختش اینه خرس خوابیده بود.


romangram.com | @romangram_com