#الهه_شرقی_پارت_52

كيميا نگاهي به صورت طريف و دخترانه ي اشكان كرد و پاسخ داد:

- زنونه يا مردونه؟

اشكان با خجالت سرش را پايين انداخت و آهسته گفت:

- دوتاش ديگه. حاج خانم هم سهمي داره.

همه خنديدند و اين بار آقاي الوند با همان وقار و متانت هميشگي نزديك كيميا آمد و دلجويانه گفت:

- عمو، يه وقت غصه نخوري ها. پاريس عروس شهرهاي دنياست. مهد هنر و عشق. سعي كن از فرصتي كه داري خوب استفاده كني. تو پاريس به كسي بد نمي گذره.

كيميا از سر قدرشناسي سري تكان داد و پاسخي نداد و اين بار صداي فتانه توجه اش را جلب كرد:


romangram.com | @romangram_com