#احساس_من_معلول_نیست_پارت_91
-هنگامه با لبخند گفت :
-بله ! مفصله . ولی همینقدر بگم که مشکلشون حل شد . از شما هم ممنون که بهم گوشزد کردین .
احتشام با خوشحالی تشکر کرد و وسایلش رو گذاشت تو باکسش و بعد از خداحافظی از همه راهی شد.
پیروز کامل حواسش به هنگامه بود . این دختر تو هر کاری نمونه ست ! هر کی هر مشکلی داره با خوشرویی براش حلش می کنه ! ناخودآگاه میخ هنگامه شده بود که دکتر احمدی گفت :
-جناب مهدی پور ! اجازه ی مرخصی می فرمایین ؟
پیروز بلند شد و دستش رو دراز کرد با اون دست داد و گفت :
-اجازه ی ما هم دست شماست دکتر ! خسته نباشین .
همزمان با دکتر احمدی نویدی هم خداحافظی کرد و از دفتر خارج شد . پنج دقیقه بیشتر به شروع کلاس هنگامه وقت نداشت . درحالی که هم دستپاچه بود و هم در درستی کاری که می کرد تردید داشت گفت :
-ببخشید دختر دایی ! فضولیه ها ! به من ربطی نداره ولی این جناب مهندس که مزاحم نیستن ؟ اگه مشکلی هست می تونید رو من حساب کنید .
هنگامه که خجالتش رو می شد از گونه های گلگونش فهمید گفت :
-نه ! همچین آدمی نیستن . هر چند می تونم حدس بزنم برای چی می خوان حرف بزنن. ولی خوب توهین تو کارم نیست. اجازه می دم حرفشون رو بزنن تا منم جوابشون رو بدم .
پیروز متعجب گفت :
-منظورتون از توهین چیه ؟
هنگامه که خجالت می کشید با پیروز در مورد نویدی حرف بزنه آروم گفت :
-من برای ازدواج معیارهای خودمو دارم و ایشون اصلاً باهاش مطابقت ندارن . اما هیچ وقت نمی تونم به خاطر نداشته های کسی رک بهش جواب منفی بدم و یا اینکه نذارم حرفش رو بزنه ! هر چند بوده آدمهایی که با وجود تفاوتهای فرهنگی این کار رو کردن و با این کارشون به من اهانت کردن ولی من مقابله به مثل نمی کنم .
پیروز با تعجب گفت :
-مگه این نویدی چه مشکلی داره ؟
هنگامه گفت :
-درست نیست در مورد چیزی که فقط حدس می زنم اینطور قاطعانه حرف بزنم . ولی نمی دونم چرا دور از حضور شما بعضی از آقایون هر طور شیطنتی می کنن و هر طور دوست دارن جوونی می کنن و بعدش دنبال یه دختر پاک می گردن . منم یه ایرادایی دارم قبول ! ولی این دلیل نمی شه که تن بدم به ازدواج با کسی که خیلی پایبند مسائل اخلاقی نیست . من ترجیح می دم مجرد بمونم تا اینکه با مردی ازدواج کنم که همیشه نگران باشم به خاطر نقص عضوم منو کمتر از خودش می بینه و به مسائل اخلاقی پایبند نیست . من یه معلولم پسر عمه ولی احساسم معلول نیست . احساسم درست مثل یه آدم عادی عشق رو می فهمه و از از دروغ و ریا و خ*ی*ا*ن*ت متنفره ! هر مردی که با این عنوان بهم نزدیک بشه که معلولیت منو به عنوان نقص در نظر بگیره تا نقایص شخصیتی خودش رو باهاش برابر کنه و به نظرش اینطوری یر به یر می شیم ، به نظر من بی ارزش ترین آدم روی زمینه !
پیروز که محو جذبه و منطق کلام هنگامه شده بود ،آروم گفت :
-وحالا این پسره نویدی ، به نظرتون همچین قصدی داره ؟
هنگامه لبخند تلخی زد و گفت :
romangram.com | @romangram_com