#احساس_اشتباهی_پارت_6
بمیریم..!؟
2
عزیز:هیچیتون نمیشه بادمجون بم افات نداره
_یعنی راهی نداره..؟
_ نه
_حالا چیکار کنیم ساینی؟؟
_چه میدونم بریم دیگه
_اوهوم راهی جز رفتن نداریم
وسایلمونو برداشتیم رفتیم سمت در داد زدم عزیززز ما رفتیم
عزیز : به سلامت برین
_ هـی عزیز نامهربون
_ دیدی عزیزم بیرونمون کرد..
_ اوهوم... وای خستم کی بره تا خوونه
_ من و توی بی نوا
_با چی؟؟
_ با خط یازده باباهامون دیگه
_اووف این عزیزم چقد گیره 0
خونه ما تا خونه عزیز یه کورس ماشین میخورد.
ما با عمو اینا تو یه ساختمون چهار طبقه
۸واحده زندگی میکردیم واحد ما و عمو
رو به روی هم بود.البته این اپارتمان ها
رو قسطی خریده بودیم و خداروشکر
قسطشم تموم شده اما خونه ی خوبی هست و ما بسیار راضـی
_ میگم هلی
_چیه
romangram.com | @romangram_com