#دوست_دخترم_میشی_پارت_9

-اره من الان دم درم زود باش بیا.

-باشه الان اومدم.

-مامان بابا خدافظ.. من رفتم

-خدافظ.. موفق باشی.

وقتی از در اومدم بیرون دیدم بهار به ماشین تکیه داده و مگس می پرونه. اوه اوه تیپت تو حلقم، چه تیپیم زده.

-سلام بر بهار خانوم.

با صدای من سرشو اورد بالا و جوابمو داد..

-سلام خوبی؟؟

-مرسی.

-خب بپر بالا تا دیر نکردیم..

-نه بابا چه دیر کردنی؟؟؟

-راست میگم دیگه نمی خوای که اولین جلسه استاد مارو شوت کنه بیرون؟؟


romangram.com | @romangram_com