#دوست_دخترم_میشی_پارت_39
-اوهو.. ایول پس.. چند تا؟؟؟؟
-نمی دونم.. حسابش از دستم رفته.. می دونید ناراحت نشید اما به نظرم پسرا ارزششو ندارن که بخوام فقط با یکیش بمونم... من هر روز با یکی دوست میشم... یکم باهاشون می گردم و بعدش یه کاری می کنم که خودشون گم و گور بشن...
و بعد از گفتن این حرف یه لبخند گنده زدم... اما خدا می دونه که درونم چه خبر بود... یعنی من برم بمیرم دیگه..
اخه اینا چی بود گفتم؟؟
سپهر اقا معلوم بود که از حرفام کپ کرده اما یه لبخند زوری زد و گفت:
-اهان بله... شکسته نفسی می فرمایید خانوم... پس حتما اعتماد به نفس زیادی هم داری؟؟
اوهوع کجای کاری تو...؟؟ اعتماد به نفس .. والا فکر نکنم... اما الان دارم از اعتماد به نفس میمیرم خدااا..
-نمی دونم شاید... بالاخره هرکسی باید اعتماد به نفس داشته باشه دیگه... شما هم خیلی از اعتماد به نفس داشتن کم ندارید..
سپهر(چه زود خودمونی شدم ) لبخندی زد و گفت:
-بله خانوم.. درست میگید.. امیدوارم ما هم دوستای خوبی بشیم.. اینم کارتم که شمارم روش هست .. می خوام دوستم بشی...
می خواستم بگم که اخه از چه دوستی حرف می زنی .. من تا بحال یه دوستی که پسر باشه نداشتم که دهنمو قفل کردم تا اون مزخرفاتو نگم..
مجبور بودم شمارو بگیرم.. فوقش اره می کردم و می نداختم دور دیگه... چون اگه نمی گرفتم فکر می کرد که خیلی بی جنبه ام..
romangram.com | @romangram_com