#دنیای_راز_مینا_پارت_8
-خب؟
-حالا کرم چالهها دروازهای هستن واسه جابهجایی با قابلیت خم شدن فضا!
-عجب جلل خالق!
-خب دیگه وقتم رو نگیر، میخوام تحقیق بنویسم!
-میدونستی خیلی پررویی؟
-نه نوزده سال صبر کردم تو بیای بهم بگی!
بالشت پرت کرد تو صورتم، منم بالشتم رو برداشتم رفتم کنارش و دو بار زدم توی سرش! والا اسلام میگه به ناحق یکی زد دوتا بزن، نه یکی! همینجور هم رو میزدیم خالهام صدامون زد:
-رُز، جسیکا بیاین شام!
توی آشپزخونه رفتیم.
جسیکا:خاله جان چرا زحمت کشیدین؟ من میرفتم، نمیخواست شام درست کنین.
-نه عزیزم این چه حرفیه؟ بیا بشین ماکارانی درست کردم.
داشتیم میخوردیم که گفتم:
-بخور بخور کرمای مریض بدحال بخور! جسیکا جونم یکم جون بگیری!
romangram.com | @romangram_com