#دنیای_راز_مینا_پارت_70
-زمین نه؛ حیات زمین به سه میلیارد سال بیشتر نمیرسه. درک و فهم آدما خیلی کمه، از همه چی!
زیاد منظورش رو نفهمیدم. چه ربطی به حیات زمین داشت؟ شاید میخواد بگه قدمت سیارهشون خیلی بیشتره! شونهام رو بالا انداختم. ادامه داد:
-تا اینکه پادشاه قبلی عاشق دختری میشه؛ اما اون دختر عاشق فردی دیگه بود. شب هنگامی که قرار بود اون دختر با عشقش فرار کنه مادر دختر میرسه و پسر رو میکشه! مادرش میخواست به قدرت برسه و عشق دخترش اهمیتی واسهش نداشت.
انگار داشت واسهم قصه تعریف میکرد، با هیجان گفتم:
- خب؟
-بعدها میفهمه دختر پادشاه به مادرش گفته بود که میخواد فرار کنه. بهخاطر همین وقتی دختر پادشاه هم عاشق کسی میشه واسه انتقام سرزمین رازمینا رو با جادوی سیاه طلسم میکنه.
-جادوی سیاه چیه؟
-اینجا هیچکس بدون قدرت نیس...
باز پریدم تو حرفش و گفتم:
-واقعا واسهم عجیبه که شما قدرت دارین، جادو دارین. اخه مگه میشه؟
-آدمی رسد به جایی که به جز خدا نبیند!
یادم به حرف خودم سر کلاس زمین شناسی افتاد. چهقدر اون روزا خوب بود!
-خب؟
-داشتم میگفتم. هرکسی که از نفرت، انتقام، هــ ـو*س، دروغ، حسادت و...(گناهان هفتگانه)پر بشه قدرتش تبدیل به جادویی ده برابر قدرتش به اسم جادوی سیاه میشه!
romangram.com | @romangram_com