#دنیای_عسلی_رنگ_من_پارت_71

دختره خیلی خوبی بود.همون اول فهمیدم.خودشو نمیگرفت.ازش خوشم اومد
-سلام عزیزم.منم از اشناییت خوشحالم
+میای بامن بریم؟
-اره بریم
همون موقع بابا ارسام اقای فرهمند و ارتین اومدن طرفمون.جــــــــــان؟؟؟ارتین این وسط چی میگه؟؟راستی گفت:اینجا خونشونه!وووییی نه!ینی ارتین همون پسر دوست باباس که امشب تولدشه؟نـــــــــــه!😩مثل اینکه اونم از دیدن من تواین جمع تعجب کرده بود
بابا+خانومم!ایشونم اقا ارتین
مامان+سلام ارتین جــــان(بایه لحن شگفت اور ینی من تازه دیدمت بعد چندسال)خوبی؟راستی تولدت هم مبارک.ایشالله ۱۲۰ سالگیت
ارتین+سلام خانوم تاجیک.ممنون.خیلی خوش اومدین.
مامان+ممنون ارتین جان
فرهمند+همایون ایشونم دختر گل بنده اویسا جان هستن.
بابا+بــه بــــه اویسا خانوم.خوبی؟
اویسا+ممنون اقای تاجیک فعلا بااجازه همگی
بعدم دست منوگرفتو باخودش کشید.
+ببینم اون پسره کی بود پیش بابات؟

romangram.com | @romangram_com