#دنیای_عسلی_رنگ_من_پارت_39
بعدم به طرز ماهرانه ای یه عشوه خرکی اومدو به پسراکه نگاشون سمت مابود یه چشمک زدواشاره کرد که بیان پیش ما.بابامخلصتـــــــــم بهنازگلی.پسرا باکله اومدن پیشمون.مهرنازوسانازوسولماز قشنگـــ جاخورده بودن
+سلام خانوم خوشگلا.همراه نمیخواین؟
-چراکه نه!
پسره+پس بفرمایین
ایــــول خداجوووون نقشم گرفت.قیافه مهری وسانی وسولی شده بودعلامت تعجب!!!
پسرامیخواستن پول بلیطاروحساب کنن ولی منو بهی گفتیم نه خودمون حساب میکنیمو نه فلان و فلانو ال و بـلـــو هــــــووووش کلی تعارف تیکه پاره کردیم بعدا مث بچه ادم کم اومدیم😊و پسراهم خییییلی شیکـــــــ بلیط ورودی ماپنج تاروکه نفری ۴تومن بودوحساب کردن خخخخ.ازدرورودی که ردشدیم پسره گفت:
+خووب اول معرفی.من روهامم
+منم رادینم داداش روهام.البته ازنوع دوقلوش
ووووووووووووویییییییی من عااشق دوقلوهام😍
+منم ایمانم +منم رامیار
روهام+خوب شمامعرفی نمیکنین؟
-من النازم
بقیه بچه هاهم یکی یکی خودشونو معرفی کردن
روهام+خوشبختم خانوما.سوارچی میشین؟
romangram.com | @romangram_com