#دنیای_عسلی_رنگ_من_پارت_36
-زلزلـــــه هم خووودتییییی
رفتم طرف اتاق کاربابا.درزدمو رفتم تو.باباهم مشغول بود
-سلام بابایی
+سلام دخترگلم.خوبی عزیزم؟
-ممنون باباجون.مامان گفت صداتون کنم واسه ناهار
+باشه الان میام
رفتم جلو وگونشوبوسیدمو گفتم:باشه بابایی.منتظریم
بعدم رفتم پایین.مامان پشت میزنشسته بود منم رفتم سرجام نشستم.
+وا کوشن پس؟
-گفتن الان میان
+خووب خوش گذشت؟چیزی هم خریدی؟
-اره رفتیم(...)
+باشه میام ببینم چی خریدی
romangram.com | @romangram_com