#دختری_که_من_باشم_پارت_105
لباشو جمع کرد و گفت:میدونی باهاشون رابطه داشته؟
سرمو به علامت مثبت تکون دادم.
حرصش گرفته بود. گفت:میدونستی منم باهاش بودم؟
خندیدم در اصل من هیچی از مهران نمیدونستم ولی نمیشد به اون چیزی بگم. گفتم:من همه چیزو میدونم! حالا اگه میشه بذار برم!
راهمو سد کرد و گفت:تورو هم بازی میده گولشو نخور!
نگاهش کردم و گفتم:من واسش فرق دارم عزیزم.
پوزخندی زد و گفت:به همه اینو میگه!
نگاهش کردم و گفتم:ولی اون خودش اینو به من نگفته من اینو بهش گفتم.
پوفی کرد و گفت:چه از خود راضی! تو اصلا چند کلاس سواد داری؟!
خندیدم و گفتم:نمیخوام بهت بر بخوره ولی من فقط تا سوم راهنمایی درس خوندم دارمولی خیلی چیزا دارم که مهرانو واسم نگه میداره برعکس تو!
با غیض گفت:دختره بی سواد پس معلومه یکی از همون بی سر و پاهایی!بهتره بدونی من خیلی سر تر از توام تو هیچ چیزت بهتر از من نیست.
من:اگه نبود تو رو ول نمیکرد و بیاد با من!
با سیلی که زد تو گوشم یه طرف صورتم داغ شد.
با عصبانیت نگاهش کردم یقشو گرفتم و کشیدمش سمت خودم از زورم تعجب کرده بود زل زدم تو چشماشو گفتم:دیگه نبینم از این غلطا بکنی!
با تمام زورم هلش دادم سمت در!
از شدت ضربه افتاد رو زمین پامو گذاشتم رو کفشش و محکم فشار دادم و از مطب رفتم بیرون همون طور که میرفتم سمت اسانسور فریاد زد:دختره و*ح*ش*ی مطمئن باش جواب این کارتو میدم.
خندیدم و سوار اسانسور شدم.
تو اینه اسانسور صورتمو نگاه کردم. عوضی یه جوری زد که جاش بمونه.
رفتم تو پارکینگ و سوار ماشین مهران شدم و درو محکم بستم. مهران با تعجب برگشت سمت من و گفت:دره ها!
من:باشه ببخشید.
_:اوهو چه عصبی!
چشم غره ای بهش رفتم و گفتم:نگفته بودی این دختره و*ح*ش*یه!
ماشینو از پارک در اورد و گفت:کی؟
من:گلسا!
رو کردم بهش و گفتم:ببین سر صورت نازنینم چه بلایی اورده!
نگاهم کرد و با تعجب گفت:زد تو صورتت؟
من:البته منم از خجالتش در اومدم ولی قرار نبود دیگه به خاطرت کتک بخورم!
_:نمیدونستم...
romangram.com | @romangram_com