#دختر شیطون_پارت_10

اخم کرد و با تعجب نگام کرد
.
- تو همین الان داشتی زار میزدی بزارم بمونی .چی شد یهو هار شدی ؟؟
اخمم غلیظ تر شد
-- بیخودی سر من منت نزار !
کمک کردی که کردی . تشکر !
تا ابد که نمیشه بمونم . بعدم دو دقیقه پیش عمه ی من بود داشتم با لباس قورتم میداد برم بیرون دیگه ؟؟¿
بدبخت از حاضر جوابی من دهنش باز مونده بود .
با پوزخند بازومو ول کرد و دستاش و کرد تو جیب شلوارش و گفت :
-- با این سر و وضع کجا میری ساعت ده و نیم شب ؟
با بهت به ساعت بزرگ رو دیوارش که خیلی جلب توجه میکرد خیره شدم !
وای .. کی شد ده و نیییییم ؟؟
اونم که دید کلا از مرحله پرتم دوباره خودشو انداخت رو مبل و گفت.
-- میتونم کمکت کنم و یه اتاق تو طبقه بالا بهت بدم تا هر وقت خواستی بمونی . ولی به یه شرط !
نه بابا چشم ننم روشن !! بمونم پیش این اورانگوتان ؟؟ اونم با شرررررط ؟
اومدم اوار شم سرش که دستشو به نشونه ی سکوت اورد بالا ینی ببند
-- تنها هم نیستیم .
بعدم پوزخند زد و تحقیر امیز از بالا تا پایین نگام کرد .
--مامانم پس فردا میاد اینجا تو این مدت تر و خشکت میکنه کوچولو .
واااای که الان قشنگ دود از کلم بلند میشه . کاملا میتونستم حس کنم سرخ شدم . ولی کم نیووردمو دستای مشت شدمو زدم به کمرمو بلند گفتم :
-- نه بابا اقا بزرگ ! بعد مامانتون تشریف اوردن شیرتون بدن میخواین منو چی معرفی کنید ؟؟
اوفیش .چی گفتم !
یهو از عصبانیت سرخ شد و بلند شد اومد سمتم .
اومدم از یه جا در برم ولی انگار پام قفل شده بود . اومد یه قدمیم ایستاد و انگشت اشارشو به حالت تهدید امیز جلوم تکون داد .
-- حواستو جمع کن چی از دهنت در میاد جوجه ! حالا که دارم کمکت میکنم بهتره زبونتو کوتاه کنی و هر چی میگم بگی چشم ! اگه بخوای با اعصاب من بازی کنی لهت میکنم . تفهیم شد ؟؟
از ترس انگار چسبیده بودم به زمین . وای مامان !
چه وحشتناکه این یارو ! منم که قربون خودم برم زبونم ناخوداگاه کار میکنه .خلاصش کنم براتون صدامو انداختم رو سرمو عین خودش نزدیک تر شدم .
-- نه بابا . فعلا که نه من سوسکم نه تو دمپایی .
بیش تر از کوپنتم حرف نزن که لطفت همین الانم شامل حال ما شده. میترسم اینقدر دستو دلبازی مامانت دعوات کنه !
دوتامون با عصبانیت گارد گرفته بودیم جلوهم فاصلمون خیلی کم بود . ارسام طبق معمول پوزخند زد طلبکار داد زد سر منه خوشبخت !
-- خب مثه اینکه خیلی مشتاق شنیدن پیشنهاد من نیستی . الانم یازده شبه میخوای بری ؟ خب برو . ضرر و دردسرش مال توعه .
دوتامون حد مرگ عصبی بودیم و منم واسع اینکه کم نیارم جیغ زدم
-- پیشنهادت چیه مثلا ؟

@romangram_com