#دختر_ماه_پارت_83
بعد صبحونه رفتم پیش مت نشستم ...داشت قهوه میخورد و توو فکر بود..
_مت؟
جوابی نداد و معلوم بود که حواسش اصلا اینجا نیس
_متتتت؟
با صدای بلند من از فکر بیرون اومد و برگشت بهم نگاه کرد...چشم غره ای بهم رفت که نیشمو براش باز کردم..
مت:بللله؟
_کی پس تمرینامون رو شروع میکنیم؟؟
مت:از هروقت که تو بخوای
_خب از امروز
مت:باش پس سوین باید خیلی جدی باشی چون من موقع کار اصولا کسی بخواد شوخی کنه یا غر بزنه رو جوری تنبیه میکنم که به غلط کردن بیفته..
_باش ..کاری نمیکنم..
مت:خوبه..خب از همین حالا شروع میکنیم...ببین سوین دختر ماه،جزئی از طبیعته...جزئی از طبیعت ینی اینکه تو میتونی عنصر های طبیعت رو کنترل کنی...عنصر های آب،خاک،آتش،گیاهان..این چهار عنصر اصلی هستن که یه الهه ماه میتونه کنترلشون رو به دست بگیره...البته عنصر باد هم هس ولی دو الهه قبلی نتونستن اونو به دست بیارن...علاوه بر این ها تو قدرت شفابخش داری که استفاده ازش خیلی محدوده و زمانی که عنصر باد رو به دست بیاری میتونه شفابخش هم باشی...تو هروقت بتونی کنترل عناصر رو به دست بگیری...چهار الهه بهت ملحق میشن و کمکت میکنن...اون چهار الهه،الهه های عناصری هستن که تو به دست میاری...
خیلی خوب به حرفای مت گوش میدادم و به ذهن میسپردمشون...ولی به اون قسمت حرفش که رسید دیگه چیزی نگفت
romangram.com | @romangram_com