#دختر_فوتبالیست_پارت_56
صبح تو دسشويي بودم و داشتم صورتم رو ميشستم که کوهي وارد دسشويي شد.از تو اينه بهش نگا کردم.
کوهيار-سلام
من-سلام به روي نشستت
کوهيار-ماه ش رو نگفتي
من-لازم نيس بگم....چرا بايد اعتماد به نفس کاذب بهت بدم؟
کوهيار-با من در نيفت
من-اگه در بيفتم چي ميشه مثلا؟
کوهيار-اتفاق خاصي نميوفته فقط از اينجا شوتت ميکنن بيرون
من-مطمئن باش همچين اتفاقي نميوفته
کوهيار-منکه شک دارم
اومد نزديکم و از پشت زل زد به اندامم
romangram.com | @romangram_com