#دختر_فوتبالیست_پارت_19


دم در خوابگاه بهش زنگ زدم که بياد پايين من منتظرشم.شهاب با يکي از دوستاش خوش تيپ کرده بودن و داشتن به سمت من که رويه يه پله نشسته بودم ميومدن.شهاب تي شرت قرمز با شلوار مشکي پاش بود.الهي قربونش برم که اينقدر خوش تيپه.دوستش رو نمشيناختم.تا حالا نديده بودمش.يه تي شرت مشکي با شلوار مشکي پوشيده بود.اوف چقدر باز اين نازه.

شهاب-به به خواهر کوچولويه من چيه باز پولات تموم شده اومدي اينجا؟

من-اگرم تموم بشه دستم رو پيشه تو دراز نميکنم

دوستش-اما شهاب چيزه ديگه اي ميگه

شهاب-سابقت خرابه شيرين خانوم

من-ديگ به ديگ ميگه روت سيا

شهاب-سهيل بيا جلو با اين خاهر دوقولويه من اشنا شو

من و شهاب واقعا دوقلو نبوديم اما به خاطر شباهت زيادي که داشتيم همه فکر ميکردن دوقولوييم.

سهيل-خوشوقتم شيرين خانوم.من سهيلم

به خاطر تلافيه حرفي که بهم زد خاستم روشو کم کنم

من-اسمتون رو که شنيدم.خوشوقتم هم که يه جمله ي تکراريه چيزه جديدي واسه گفتن ندارين؟

سهيل-شايد اگه شهاب جان اينجا نبود جمله هاي جديد زيادي بلد بودم


romangram.com | @romangram_com