#دختر_بوکسور_پارت_92
راستم از پشت تو دستای قویش بود .اومدم یه حرکت اِلبو ساید ستریک برم که خیلی زود فهمید و اونم با یه حرکت اوت ساید آرم بلاک دفاع کرد و این شد که کامل اسیرش شدم
سرشو خم کرد و خیلی آروم و ریلکس در گوشم ور ور کرد
آرتا _ دختر خوب ورزش بوکس ورزشیه که باید از جون و دل واسش مایه بزاری نه اینکه هر وقت دلت خاست یه حرکت نا به جا و سر سری رو از خودت نشون بدی اونم فقط واسه اینکه بخای طرفت رو از پا در بیاری .اگه بخای اینطوری پیش بری بهتره دیگه ادامه ندی .با عصبانیت فقط میدان برد رو واسه طرفت باز میکنی .بهتره که ریلکس باشی تا نتونه بفهمه تو فکرت چی میگزره
تو مدتی که داشت بهم میگفت چیکار کنم و چیکار نکنم ضربان قلبم بدجوری داشت اذیتم میکرد .موقعی که از پشت تقریبا تو بغلش بودم بدن من سرد بود و مال اون گرم واسه همین همه ی گرمای بدنش بهم منتقل میشد .. هم حس خوبی بهم دست میداد و هم یه حس بد ...نه نه نباید اینطوری بشه نه ..سرمو نتد نتد تکون دادم و حواسمو جمع کردم
یه قدم عقب رفتم و دوباره به حالت گارد در اومدم هر دو تا دستمو مشت کردم و به حالت آماده باش در اومدم همینطور که تکون تکون میخوردم و منتظر موقعیت بودم با چشم داشتم همه ی نقاط بدنشو کنترل میکردم تا موقعیت مناسب رو واسه ضربه بقاپم
بعد از مدتی اونم دستاشو بالا آورد و گارد گرفت ..ایول همینه گاردی که گرفته بود جوری بود که بتونه فقط از گردن به پائینشو دفاع کنه و سرش واسه زدن یه ضربه ی اساسی خوب بود . با این فکر یه لبخند نشست گوشه ی لبم واسه اینکه ضربم موفق باشه و بخوره به حدف دو ضربه رو با هم میکس زدم
به سمتش حمله کردم و تند تند ضربات چپ و راست رو تو سر و بدنش پیاده کردم ولی اون با کِروس دَون وارد بلاک (دفاع ضر به دری از بالا به پائین ) و یه ضربه ی آروم دابِل پانچ منو از خودش دور کرد قشگ پیدا بود که عمدا این ضربه رو آروم زد وگرنه الان من بیچاره نقش زمین بودم که
فرست ندادم و سریع یه پرش جامپینگ نی کیک ( ضربه ی پرشی با زانو ) رو زدم دیگه مطمئن بودم که اگه این ضربه بخوره به هدف ناک اوته چون واسه سر این ضربه خیلی قویه و زود حریف رو گیج میکنه ولی بازم شانس گندم به حدف نخورد
منم چون حواسم پرت شده بود ضربه ای که زد رو ندیدم و زمانی به خودم اومدم که با پشت خورده بودم زمین و دستم رو شکمم بود
داشت اشکم در میومد خیلی دلم درد میکرد
آرتا _ بلند شو دوباره حمله کن
_ نمیتونم
آرتا _ گفتم بلند شو
واقعا ازش ترسیده بودم آخه منه ریزه میزه چطور حریف این میشم ..با مظلومیت کامل بهش زل زده بودم که اومد سمتم و دستشو به طرفم گرفت
romangram.com | @romangram_com