#دختر_بوکسور_پارت_42
وندی _ سلام زلزله ساعت خواب میموندی شب بیدار میشدی
_ عزیزم خب خسته بودم دیگه بعدشم من الان گشنمه
وندی _ صبر کن سفارش پیتزا دادم الاناس که برسه یه دفعه همونو بخور ولی الان بیا اینجا که کارت دارم
سرمو تکون دادم و رفتم به سمتشون .عجب زشت بیریخت ِ بیتربیتی سر سه تنیشو فقط واسه سلام تکون داد یعنی تکون دادن اون سر راحت تر از اون زبونه من که نفهمیدم شما اگه گرفتی به منم بگید
به مبلا که رسیدم اومدم بشینم رو پای وندی که یه چش غره بهم رفت منم موقیت رو درک کردم و مثل یه دختر خانم نمونه که مامان کلی زحمت تربیتشو کشیده نشستم رو مبل
ولی باور کنید اینقدر سخت بود که نپرم رو سر و کول وندی که نگو آخه این کار همیشگیه من بود بزار یه خورده بگذره ن یارو یخاش باز بشه بعد
وندی _ وانیا عزیزم میدونی که واسه تمرین اومدی اینجا درسته
به تقلید از اون زشت بیریخته فقط کلمو تکون دادم ای جان چه حالی میده این مدلی پس بگو کلک چرا فقط هی کله تکون میده
وندی _ ببین من سه روز نیستم باید برگردم تهران ولی آرتا اینجا هست و تو موظفی که به حرفاش گوش بدی
چییییییییی؟ من به حرفای این گولاخه گرش بدم ..عمراا
_ چییییییی ؟ نه
بعد هم کلمو چرخوندم
وندی ( جای قهر و نازکشی نیست وانیا . درضمن تو این سه هفته قراره آرتا مربیه تو باشه پس باید این کارو انجام بدی
با دهن باز داشتم به حرفای وندی خله گوش میدادم بابا اگه این استاد من بشه که منو کشته نه عمرا اگه بزارم
romangram.com | @romangram_com