#دختر_بوکسور_پارت_16

خاله _ آره ...

دیگه به بحثشون گوش ندادم ببینم چی میگن حواسمو دادم به ونداد

ونداد _ چیه به چی فکر میکنی که باعث شده توی اخمو بخندی بگو برم دست ب*و*سش

_ چرت نگو ونداد هیچی تو راه اینجا که بودم با یه دختره دیوونه تصادف کردم اون یادم اومد

حدود نیم ساعتی نشسته بودیم و منم داشتم با ونداد در مورد دختره میگفتم و اونم قاه قاه میخندید ونداد تنها کسی بود که اخلاقم باهاش نرم بود

همینطور داشتم براش میگفتم که یهو با صدای جیغ جیغ یه دختره کل سالن ساکت شد

دختره _ وااااااااییییییی خخخدا باورم نمیشه ..آخه چرا من ..مااااااااااااامممااااااا ان من نمیخوام آخه این درسته از صبح تا حالا همش بدشانسی ..من که آمادگیشو ندارم ...

بعد انگار داشت با خودش حرف میزد

دختره _ اون ار صبح که کلی بدبختبی از خواب نازم زدم اون از عصر که از دست اون ونداد خره حرص خوردم وواون از بعدش که با استخر دوش گرفتم .ایی خددااا بعدش که مجبور شدم کلی راه بدوئم بعدش که با اون یارو گولاخه سر خوردم بعدشم که دوباره جریمه بعد وااااااییی مامان کجاییی بیا که دخترت مرد ...

یه کمی ساکت شد و بعد دوباره شروع کرد

صدای وندادم که داشت زیر لبی میگفت شنیدم

ونداد _ وای باز این وانیا دیوونه اومد خدا بخیر کنه

بعد یه لبخند عریض زد

دختره _ الهی بگم بمیری .الهی بری دستشویی آب قطع شه برق نباشه دستمال نباشه دستشوییتم تند باشه .. الهی سوسک شی با دمپایی بیوفتم به جونت .. الهی جلو ملت بگو*زی آبروت بره ..


romangram.com | @romangram_com