رمان دختر آبشار

#دختر_آبشار_پارت_78

من:- چطوری ؟

ارشام:- به جای زخمم نگاه کن کامل خوب شده ،هیچ اثری ازش نیست

یه نگاه به جایی که تیر خورده بود کردم انگار اصلا تیر نخورده بود

ارشام:- هنوز نفهمیدی ؟ تو قدرت اینو داری که هرچیز مرده رو زنده کنی !

من:- این خوبه؟

ارشام:- اگه در راه خوبی استفاده بشه

من:- اگه نشه؟

ارشام:- ببین تو میتونی مرده های توی قبرم زنده کنی و اگه این قدرت دست ادم بدی

بیوفته کل دنیا رو نابود میکنه مثل ارسام

المیرا

میشه از اینجا بریم

ارشام :- اره

بعد باشیطنت نگام کرد و گفت:- تو به خاطر من گریه کردی؟

من:- کی من ؟ نه

ارشام:- اره از چشمای پف کرده و قرمزت معلومه اصلا گریه نکردی

من:- یعنی اینقدر چشام تابلوهه ؟


romangram.com | @romangram_com