#دختر_آبشار_پارت_44

المیرا

ارسام :- خواهیم دید .

بعدم یه گوی شیشه ای از توی جیبش به شکل قلب در اورد و گذاشت وسط اتاق و گفت

بگیرش توی دستت .

من:- چرا باید این کارو بکنم ؟

ارسام:- تا بهت ثابت بشه که تو قدرت جادویی داری اگه داشته باشی اون گوی

میدرخشه ولی اگه جادویی نداشته باشی به همین شکل میمونه .

با دستای لرزون گوی رو گرفتم یکم که گذشت هیچ اتفاقی نیوفتاد

من:- دیدی از درخشش خبری نیست.

بعد این حرفم چیزی رو که میدیدم باور نمیکردم

نیوشا

سایه:- و قوی ترین امپراطوری یعنی امپراطوری « ابشار » .

پریدم وسط حرفش :- چرا ابشار؟

سایه:- چون اون ها کنار ابشار های بسیار بلند و زیبایی زندگی می کردن و قادر

بودن به هر چیزی که میخوان تبدیل بشن ولی افراد سلطنتی قدرت های ویژه ای داشتن و هنوز کسی نمیدونه اون قدرتا چی بودن

من:- خب تو که میگی اونا یه امپراطوری قدرتمند بودن چطور از شیاطین


romangram.com | @romangram_com